ایتالو کالوینو (زاده 15 اکتبر 1923 در کوبا) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی بود. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت دونیمشده و بارون درختنشین)، مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی، شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی و اگر شبی از شبهای زمستان مسافری از تحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند. او بین سالهای 1945 تا 1957 عضو حزب کمونیست ایتالیا بود.
پدر و مادر کالوینو هر دو گیاهشناس بودند و تأثیر آنها در طبیعتگرایی آثار وی و شناخت دقیقش از گیاهان و محیط زیست مشهود است. وی تا پنج سالگی در کوبا ماند، سپس به ایتالیا رفت و بیشتر زندگی خود را همانجا سپری کرد. در سال 1947، پس از انتشار کتاب راه لانهٔ عنکبوت با مضمون نهضت مقاومت که برای او جایزهٔ ریچنه را به ارمغان آورد، با برخی مشاهیر ادبی ایتالیا از قبیل ناتالیا گینزبرگ و الیو ویتورینی آشنا شد. در دههٔ پنجاه کالوینو به نوعی تخیل ادبیتر نزدیک به حکایتهای پندآمیز گرایش پیدا کرد که در آن هجو اجتماعی و سیاسی با تفننی طنزآمیز همراه است. چند کتاب از جمله شوالیهٔ ناموجود و مورچهٔ آرژانتینی را منتشر کرد و با نشریات کمونیستی و مارکسیستی همکاری کرد، تا این که در سال 1957 به شکل غیرمنتظرهای از حزب کمونیست کنارهگیری کرد. به رغم سختگیریهای موجود در آن دوران برای ورود بیگانگان متمایل به دیدگاههای کمونیست، توانست با دعوت بنیاد فورد به آمریکا سفر کند و شش ماه آنجا بماند. کالوینو چهار ماه از این شش ماه را در نیویورک گذراند و به گفتهٔ خودش کاملاً تحت تأثیر دنیای جدید قرار گرفت. در این مدت با ایستر جودیت سینگر هم آشنا شد، که چند سال بعد در سفری به کوبا، در هاوانا با او ازدواج کرد. کالوینو در این سفر به زادگاهش کوبا نیز رفت و با ارنستو چه گوارا هم دیدار کرد. کالوینو از پایان دهه 60 با حفظ سبک اصلی و طنز خاص خود روی به ادبیات علمی-تخیلی و فانتزی آورد و داستانهایی چون مارکووالدو، کمدیهای کیهانی و شهرهای نامرئی را نوشت. در سال 1981 نشان افتخار فرانسه به او اعطا شد و چهار سال بعد بر اثر خونریزی مغزی در سیهنا درگذشت.
کالوینو نویسندهای مبدع و نوآور است. خلاقیت او در قصهنویسی از موضوع داستان تا طرح و چگونگی پرداخت آن اعجابآور است. رولان بارت او و بورخس را به دو خط موازی تشبیه کرده و از کالوینو بهعنوان نویسندۀ پُستمدرن نام میبرد. کالوینو نویسندهای است که جایی چنان روشن همهچیز را به طنز میگیرد و جایی جهانی خلق میکند سراسر ابهام و رمز و راز و از این رو بر غنای داستان میافزاید.
شروع فوقالعادۀ کتاب (اگر شبی از شبهای زمستان مسافری) گویای تسلط و توانایی او بر شیوههای داستانگویی مدرن است: «تو داری شروع به خواندن داستانِ جدید ایتالو کالوینو میکنی، آرام بگیر، حواست را جمع کن و…»
اومبرتو اکو نویسنده و اندیشمند هموطن کالوینو در مقالهای تحتِ عنوان (نقش روشنفکران) از کتاب بارون درختنشین و شخصیت اصلی آن بهعنوان یکی از کلیدهای مهم درک مسئولیت روشنفکران نام میبرد؛ و مطالعۀ آثار کالوینو را به همه توصیه میکند.