داستانهای انگلیسی -- قرن 20م
رمان دل تاریکی ما را به قلب قاره آفریقا و کنگو هدایت میکند که در آنجا با مارلو آشنا میشویم. مارلو در این داستان مسئول حمل و نقل عاج در یکی از رودخانههای جنوبی کنگو است و شیوهای که او با این دنیای جدید و ترسهایش روبرو میشود در طول داستان روایت میشود. درست مانند مارلو، جوزف کنراد در سال 18900، سفری دریای را به کنگو تجربه کرد و از این رو بسیاری از اتفاقات داستان و توصیفات آن از خاطرات و تجربیات واقعی کنراد برگرفته شده اند.
چیزی که دل تاریکی را از یک داستان مسافرتی صرف یا یک داستان جنایی و ترسناک جدا میکند، شیوه ظریف آن در ارائه جزئیات در مورد درک تدریجی مارلو از محیط اطراف است. دل تاریکی به روش پیچیدهای به بررسی مشکلات پیرامون امپریالیسم می پردازد. کتاب به ارائه یک تصویر خشن از شرکتهای امپریالیستی میپردازد. مردانی که برای شرکت کار می کنند، نام کار خود را تجارت گذاشتهاند و برخورد آنها با بومیان آفریقا بخشی از پروژه خیرخواهانه متمدن کردن آنان است.
جنون و دیوانگی یکی دیگر از زمینههای کتاب است که به امپریالیسم مرتبط است. وضعیت نابسامان آفریقا مسئول فروپاشی روانی و جسمی انسانهاست. جنون در رمان یک بیماری پزشکی نیست. بلکه، از فساد روح و از سطح بسیار قدرتمندتر و بالاتری از عقل سرچشمه میگیرد. کنراد سعی کرده تا با توصیف این جنون خواننده را وادار به همدردی با این مردمان کند و همچنین این کتاب کمک میکند تا خواننده بهتر بتواند وضعیت زندگی در آفریقا و بخصوص کنگو را درک نماید. به علاوه اینکه، جنون عملکردی برای ایجاد ضرورتهای اجتماعی داستان دارد. جنون، نتیجه جدا شدن فرد از یک بافت اجتماعی و تنها قاضی اقدامات هر شخص است. جنون نه تنها نتیجه قدرت مطلق و نبوغ روح است بلکه به اصل جایزالخطا بودن انسان باز میگردد.
گرچه این کتاب از طرف منتقدان گذشته و حال مورد ستایش واقع شده اما از طرف افرادی نیز مورد شماتت بوده است از جمله این افراد می توان به نویسنده آفریقایی چینوآ آچهبه اشاره کرد که کتاب را نژادپرستانه خوانده و آن را به ارائه تصویر نادرستی از مردم کنگو متهم کرده است.
نکته جالب توجه این است که وقایع فیلم شناخته شده و سرشناس فرانسیس فوردکاپولا ، اینک آخرالزمان گرچه که در ویتنام رخ می دهد ولی بسیاری بر این باروند که این فیلم به طور خاص از رمان دل تاریکی اقتباس شده است.