داستانهای فرانسه -- قرن 20م

بیگانه کتابی است با مضمون فلسفه ابسوردیسم یا پوچ‌انگاری که در سال 1942 منتشر شد. این رمان پس از انتشار با استقبال خوبی روبرو شد و بخشی از آن به دلیل مقاله‌ای بود که ژان پل سارتر در توضیح بیگانه نوشت. سارتر معتقد است که کامو در بیگانه به خوانندگانش می‌گوید: «دروغ گفتن آن نیست که حقیقت را نگوییم، بلکه به زبان آوردن چیزی بیشتر از آن است که واقعا احساس می‌کنید.» داستان در دو قسمت روایت می‌شود و راوی هر دو قسمت شخصیت اصلی داستان یعنی مرسو است. آلبر کامو به کمک این شخصیت یکی از اصلی‌ترین موضوعات بشری را مطرح می‌کند و آن اهمیت انتخاب است. این کتاب تاکنون توسط 12 نفر به فارسی ترجمه شده است که نام‌های بزرگی چون جلال آل احمد، لیلی گلستان و خشایار دیهیمی در میان آن‌ها به چشم می‌خورد.

خلاصه کتاب:
داستان با جمله مسحورکننده «امروز، مادرم مرد.» آغاز می‌شود. شخصیت اصلی داستان که مرسو نام دارد مادر خود را از دست داده و در بخش اول داستان که مراسم تدفین مادرش است هیچ احساس تاثری از خود نشان نمی‌دهد و این برای دیگران بسیار عجیب است. اما در واقع مرسو رویکردی درست و حقیقی به زندگی دارد، ویژگی که مردم بیشتر آن را بی‌تفاوتی می‌دانند‌. طی ماجرایی مرسو مرتکب قتل مردی می‌شود که در یک درگیری با دوستش دخیل بود. مرسو به اعدام محکوم می‌‌شود...

مشخصات

کتاب

نویسنده
ناشر
تاریخ انتشار
۱۴۰۳
جلد
گالینگور
تعداد صفحه
202

نظرهای کاربران

هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است .
برای ارسال نظر باید در سایت ثبت نام کنید.
منو