علیاشرف درویشیان در 3 شهریور سال 1320 در یک خانواده کارگری کُرد در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. به دلیل فقر، در سال 1332 به کارگری مشغول شد. وی تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان خود را در کرمانشاه و در سال 1337 دانشسرای مقدماتی را گذراند و سپس برای معلمی به روستاهای اطراف کرمانشاه و گیلانغرب رفت. در سال 1345 تحصیل در رشته ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران آغاز کرد. درویشیان نویسندگی را بهطور جدی در تهران و پس از آشنایی با جلال آل احمد و سیمین دانشور و امیرحسین عالمپور آغاز کرد و دریافت که سلیقهاش متوجه داستان کوتاه و رمان است. در داستانهایش به مردم فرودست میپرداخت. همچنین بسیاری از داستانهای درویشیان بخشهایی از زندگی اجتماعی خودش را به تصویر میکشد و به گفته وی الهامهای داستانی اش را هنگامی که در روستاها معلم بوده از دانش آموزان و خانوادههای آنها و تفاوتهای فکری این دو گروه گرفتهاست. وی آغاز آشنایی خود با قصه و قصهگویی را از سنین کودکی و از طریق داستانهای مادربزرگ و پدرش عنوان میکند. همچنین فضای فرهنگی ابتدای دهه سی خورشیدی را در بارور شدن ذهنیت خود مؤثر میداند. درویشیان نخستین داستان خود را که هرگز منتشر نشد در زندان دیزلآباد کرمانشاه نوشت. وی در آثارش به شاگردان خود و نیز محیط فقرزده شهر کرمانشاه و روستاهای اطراف آن میپردازد و بسیاری از ناملایمات و محرومیتهای مردم را بیان میکند. او ترجمهها و فرهنگ لغتهایی را به زبانهای کردی منتشر کردهاست اما به دلیل محدودیتهایی که در آن زمان برای زبان کردی قائل میشدند از ادامه این راه بازماند. همچنین به جمعآوری و ثبت فرهنگ عامه نیز علاقه داشت.
او با صمد بهرنگی در خانه جلال آل احمد آشنا شد. وی میگوید پس از مرگ صمد بهرنگی در سال 1347، کوشیده تا راه او را ادامه دهد.
درویشیان نویسندهای با علاقه به سبک رئالیستی بود. وی در نویسندگی تحت تأثیر نویسندگانی چون صادق هدایت، بزرگ علوی، محمود دولتآبادی، ارنست همینگوی، گابریل گارسیا مارکز و ویلیام فاکنر بود.
آثار علیاشرف درویشیان هم در دوران حکومت پهلوی و هم در دوران حکومت جمهوری اسلامی دچار سانسور شد. درویشیان در زمان حکومت شاه از سال 1350 تا 1357 برای نگارش کتاب «از این ولایت» و فعالیتهای سیاسی، سه بار دستگیر و ممنوعالقلم شد. دستگیری نخست وی در کرمانشاه 8 ماه به طول انجامید. او 2 ماه پس از آزادی، در تهران دوباره دستگیر و به 7 ماه زندان محکوم شد. وی همچنین به دنبال این حکم از دانشگاه، اخراج و از معلمی نیز برکنار شد. دستگیری بعدی درویشیان در 1353 اتفاق افتاد که منجر به صدور حکم 11 سال زندان برای او شد. درویشیان از این تاریخ به زندان رفت و تا پیروزی انقلاب 1357 در زندان ماند. او پس از انقلاب آزاد شد. پس از انقلاب، درویشیان اگرچه به زندان نیفتاد، اما از اعتراض، به ویژه اعتراض به سانسور دست برنداشت. از دید او سانسور و خودسانسوری جدیترین تهدیدها برای ادبیات ایران بودند. در سال 1390 کتابهای او از غرفههای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران جمعآوری شد. از آن پس او مجبور شد که برخی از آثار خود را در خارج از ایران منتشر کند. علیاشرف درویشیان عضو فعال کانون نویسندگان ایران و نیز عضو هیئت دبیران آن بود و مدتی هم به عنوان سخنگوی کانون نویسندگان ایفای نقش کرد. درویشیان یکی از نویسندگان اعلامیه ما نویسندهایم بود که در سال 1373 با امضای 134 نویسنده منتشر شده و تشکل مجدد و فعالیت دوباره کانون نویسندگان ایران را اعلام کرد. علیاشرف درویشیان 4 آبان سال 1396 پس از یک دوره بیماری طولانی بر اثر سکته مغزی درگذشت. وی در مورد علت بیماری خود گفته بود: «بیست و چهار ساعت قبل از بیماری صحنه اعدام کردهای عراق را دیدم که این جور شدم. اعدامهایی که به دستور صدام حسین بود»