جان شیفته (2 جلدی)

دم پنجره نشسته پشت به روشنایی داشت، چنان که پرتو آفتاب فروشونده بر گردن و پس گردن ستبرش می‌تافت. تازه رسیده بود. پس از آن ماه‌ها اینک برای نخستین بار روزی را بیرون، در دشت و روستا، گذرانده بود، راه رفته و از این آفتاب بهاری سرمست گشته بود. آفتابی همچون می ناب مستی‌زا، که هیچ سایه‌ای از درختان برهنه بدان نمی‌آمیزد، بلکه از خنکی هوای زمستان رو به زوال نیرو هم می‌گیرد. آنت زمزمه‌ها در سر داشت، رگ‌هایش می‌طپید، چشمانش سرشار از سیلاب‌های روشنایی بود. سرخ و زرین، زیر پلک‌های بسته، زرین و سرخ، در پیکرش همچنان که بی‌حرکت و کرخ گشته روی صندلی نشسته بود، یک دم در بی‌خودی فرو رفت...

680,000 تومان

دم پنجره نشسته پشت به روشنایی داشت، چنان که پرتو آفتاب فروشونده بر گردن و پس گردن ستبرش می‌تافت. تازه رسیده بود. پس از آن ماه‌ها اینک برای نخستین بار روزی را بیرون، در دشت و روستا، گذرانده بود، راه رفته و از این آفتاب بهاری سرمست گشته بود. آفتابی همچون می ناب مستی‌زا، که هیچ سایه‌ای از درختان برهنه بدان نمی‌آمیزد، بلکه از خنکی هوای زمستان رو به زوال نیرو هم می‌گیرد. آنت زمزمه‌ها در سر داشت، رگ‌هایش می‌طپید، چشمانش سرشار از سیلاب‌های روشنایی بود. سرخ و زرین، زیر پلک‌های بسته، زرین و سرخ، در پیکرش همچنان که بی‌حرکت و کرخ گشته روی صندلی نشسته بود، یک دم در بی‌خودی فرو رفت...


مشخصات

کتاب

نویسنده
ناشر
تاریخ انتشار
۱۴۰۰
جلد
گالینگور
تعداد صفحه
1600

نظرهای کاربران

هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است .
برای ارسال نظر باید در سایت ثبت نام کنید.
منو